راه حل مسأله ملي در ايران
سام قندچي
بنظر من دولت آينده ايران بايستي يک جمهوری آينده نگرفدرال، دموکراتيک، و سکولار باشد (1).
آيا با دستيابي به چنين دولت مترقي، مسأله زنان، کردها، بهائي ها، مرتدان ديني، يا همجنس بازان حل ميشود؟ هر چند بستگي به خصوصيات دولت مترقي آينده پيشرفت در اين عرصه ها نيز به درجات مختلف تسهيل خواهد شد، ولي اساساً خير اين مسائل با تغيير دولت حل نخواهند شد.
چرا؟ چون حل اين مسائل هم به دولت و هم به جامعه مرتبط هستند.
اين حقيقت مهمي است که جنبش فمينيستي ايران 28 سال پيش در اولين تظاهرات بعد از انقلاب وقتي هم جمهوري اسلامي و هم اپوزيسيون که حقوق زنان را ناديده گرفتند، آموخت، و سالها اين جنبش تخطئه هم جمهوري اسلامي و هم اپوزيسيون که حتي لغت فمينيسم را بد ميدانستند، تحمل کرد، تا امروز هم جمهوري اسلامي و هم اپوزيسيون نه تنها به جنبش فمينيستي احترام ميگذارند، بلکه خواستهاي آن را خيلي جدي ميگيرند، و هم دولت کنوني و هم مناديان دولت فردا ياد گرفته اند که آنها هستند که بايد به خواستهاي جنبش فمينيستي گوش فرا دهند و نه آنکه جنبش فمينيستي آنان را راضي کند.
جنبش هاي ملي در ايران نيز وضعيت مشابهي دارند. اين جنبش ها درباره احساسات ملي هستند (2).
علت حرکت هاي مردم در نقاطي مانند کردستان بعد از تأسيس جمهوري اسلامي نه تجزيه طلبي بود و نه مهاجرت عده اي کمونيست از تهران به آن نقاط و برداشتن اسلحه، و اصلاً ويژگي اين جنبش ها مسلحانه بودن آنها نبود، هر چند مقاومت مردم در اين مناطق در مقابل سرکوب نظامي در خواست هاي اتنيک مردم در آن نقاط در سال 1359 شکل مسلحانه گرفت. جنبش مردم در آذربايجان نيز در اعتراض به توهين به آيت الله شريعتمداري در واقع بر سر حمله دولت جديد به ويژگي هاي اتنيک وضع مشابهي بود، و هنوز هم بعد از 28 سال اين مبارزات ادامه دارد و ويژيگي آنها هم نه تجزيه طلبي است و نه مسلحانه بودن (3) .
جالب است که حتي دولت جمهوري اسلامي نيز در سالهاي اول انقلاب هنگام سرکوب نظامي در کردستان مسأله تجزيه طلبي را از سوي اين جنبش مطرح نميکرد. بحث تجزيه طلبي به دوران 21 آذر سال 1324 بازميگردد و در زمانهاي مختلف بخاطر دخالت هاي خارجي در ايران مطرح شده است ولي ربطي به جنبش اتنيسيستي مردم ندارد و فقط کوششي در سوء استفاده از آن است (4).
فدرال بودن دولت نظير سکولار بودن دولت يا دموکراتيک بودن آن به جنبش زنان يا به جنبش هاي ملي کمک ميکند ولي اصلاً هيچکدام از اين خصوصيات دولت مسائل ملي در جامعه را حل نميکند، بويژه آنکه ديگر در عصر گلوباليسم مسأله ملي اساساً مسأله اتنيک است و نه آنکه مثل قرن هجدهم مسأله ساختن دولتهاي ملي باشد (5).
سؤال ميشود پس چرا بعد از سقوط شوروي در اروپاي شرقي مسأله ملي بصورت ايجاد دولتهاي ملي طرح شد. پاسخ اين است که در اروپاي شرقي مسأله ديکتاتوري رژيم شوروي و دولت هاي تابع آن به همراه اجحافات شديد ملي در ميان خود مردم در اين کشورها هم زمان براي سالهاي متمادي ادامه داشته است و جنبش مدني اتنيک نيز در اين جوامع رشدي نداشته است و به همين علت فروپاشي ديکتاتوري شوروي به چنين نتيجه اي در اين عصر گلوباليسم، با وجود آنکه اساساً دوران شکل گيري دولت هاي ملي سالهاست سپري شده است و مسأله ملي به مسأله اي اتنيک تبديل شده است، منجر شده است.
در ايران هردو اين شرايط وجود ندارد. نه اجحافات شديد ملي در ميان مردم ريشه چنداني دارد و نه آنکه جنبش مدني اتنيک غايب است. در واقع اگر ايران مانند کشورهاي اروپاي شرقي بود، بعد از سقوط رژيم تجربه در کردستان ميبايست فارس کشي در آن خطه ميبود و نه همکاري نيروهاي مترقي فارس و کرد و ترک در برابر سرکوب رژيم جمهوري اسلامي (6).
يکي از نتايج درک غلط تحولات ملي در اروپاي شرقي بعد از سقوط شوروي و دولت هاي بلوک شرق درميان دو دسته متضاد از ناسيوناليست هاي افراطي ايران اين بوده است که دسته اول به اين تصور برسند که گوئي بعد از آزادي ايران از جمهوري اسلامي مسأله ايران تجزيه طلبي است و دسته ديگري نيز در قطب مخالف فکر ميکنند که جدا شدن و استقلال بخش هائي از ايران راه حل خواهد بود (7).
متأسفانه دعواي اتنيک به غلط به بحث بر سر فدراليسم در ايران مبدل شده است وقتي که اصلاً درستي يا نادرستي فدراليسم براي ايران ربطي به مسأله اتنيک ندارد. دوران دولت ملي ساختن سپري شده است (8) .
فعاليت براي انتخابات استاني و شهري و شکل دادن سيستم فدرالي وظيفه و بحث گروه هاي سياسي است و خواهد بود و نبايد محدود به گروه هاي سياسي اي شود که خود را بيشتر با خواستهاي اتنيک نزديک ميبينند. در واقع گروه هاي سياسي بايستي خود را با پلاتفرم سياسي و عقيدتي تعريف کنند و نه با خواستهاي اتنيک. به هر حال همانطور که گروه هاي سياسي در رابطه با مسأله زنان نظرات خاص خود را خواهند داشت در رابطه با مسائل اتنيک هم خواهند داشت ولي جنبش اتنيسيتي نظير جنبش فمينيستي با گروه هاي سياسي تعريف نميشود.
جنبش اتنيسيستي ايران خواستهاي زباني و فرهنگي خود را هر چه روشن تر در جامعه طرح کرده و ميکند و منتظر گروه هاي سياسي مختلف و موافقت يا مخالفت آنها نيست. اين خواستها شامل اضافه کردن خط آذري، کردي، بلوچي، عربي به مدارکي که مردم استفاده ميکنند، ميباشد. در آمريکا امروز مثلاً در بسياري ادارت نه تنها خط اسپانيولي و چيني بلکه حتي خط فارسي هم براي بسياري از مطالب در ادارات اضافه شده است.
همچنين فراهم آوردن امکانات تحصيلي به زبان هاي مختلفي که در ايران تکلم ميشود بايستي در ايران گسترش يابد. تأمين بودجه براي تشکيلاتهاي فرهنگي و سياسي به همين زبانها و نه فقط در آذربايجان و کردستان و بلوچستان بلکه در همه ايران. اتفاقاً فراهم کردن اينگونه امکانات در اين عصر تکنولوژي هاي پيشرفته بسيار ساده است و نبايستي از پاسخ به اين درخواست هاي اتنيک سرباز زد.
امروز دوران 200 سال پيش تأسيس آمريکا نيست که جامعه مجبور بود يونيفورم کردن اتنيک را براي امکانپذير کردن پيشرفت در پيش بگيرد و نه تنها رشد تنوع اتنيکي امکانپذير است بلکه به نفع جامعه است و نبايستي به اين خواستهاي بحق مردم انگ تجزيه طلبي زد. به هر حال انگ ها به جنبش اتنيسيستي همانگونه که به جنبش فمينيستي زده شد، زده خواهد شد، ولي اين جنبش راه آينده در ايران است و چه امروز در ايران تحت سيطره جمهوري اسلامي و چه در رژيمي مترقي در آينده، اين جنبش سيماي آينده ايران را رقم خواهد زد.
جنبش اتنيسيستي ايران از هم اکنون در نقاطي مثل سنندج سالهاست که برنامه آدم برفي را اجرا کرده است و در آذربايجان سالگرد بابک خرمدين را جشن گرفته است و و در تهران انجمن هاي کرد ها و آدربايجاني ها سالهاست که فعالند و همه اين ها بيان کوششهاي مختلف جنبش اتنيسيستي چند دهه گذشته در ايران است.
با اميد موفقيت هاي بيشتر براي جنبش اتنيسيستي ايران
سام قندچي، ناشر و سردبير
ايرانسکوپ
http://www.iranscope.com/
18 دي 1386
January 8, 2008
پاورقي ها:
1. http://www.ghandchi.com/411-FuturistRepublic-plus.htm
2. http://www.ghandchi.com/342-KurdFed-plus.htm
3. http://www.ghandchi.com/444-azerbaijan-plus.htm
4. http://www.ghandchi.com/476-KurdishActivists-plus.htm
5. http://www.ghandchi.com/434-NationStates.htm
6. http://www.ghandchi.com/362-FederalismRights-plus.htm
7. http://www.ghandchi.com/478-GreaterKurdistanPanacea.htm
8. http://www.ghandchi.com/429-FederalismNotEthnic-plus.htm
کردها و شکل گيري دولت مرکزي در ايران
http://www.ghandchi.com/700-KurdsIran.htm
Kurds & Formation of Central Government in Iran
http://www.ghandchi.com/700-KurdsIranEng.htm