Thursday, May 25, 2006

00. پيشگفتار 2005

00. پيشگفتار 2005
مقاله زير تحقيقات من درباره تاريخ حضور کردها در دولت هاي مرکزي ايران، از زمان تآسيس دولت ماد است. اين نوشتار براي بررسي جنبش هاي مردمي در کردستان نوشته نشده است، و آن جنبش ها تنها زماني ذکر شده اند، که در ارتباط با موضوع اصلي اين رساله، يعني شکل گيري دولت مرکزي در ايران موثر بوده اند.
مضافاً آنکه، اين تحليل من از تاريخ ايران نشان ميدهد که چرا بعقيده من، دولت فدرال شکل مناسب دولت براي ايران است. من درک خود را از معناي فدراليسم در ضميمه شماره 6 اين کتاب که در اکتبر 2005 نوشتم کاملأ تصريح کرده ام، که منظور از فدراليسم حکومت قومي نيست، بلکه منظور کنترل و توازنchecks and balances در سطوح ايالتي و محلي است هم بصورت دولت ايالتي، هم مجلس ايالتي، و هم دادگاه هاي ايالتي براي چنين تعديل دموکراتيک دولت مرکزي ميباشند.
من اين تحقيقات را مدتها پيش در سال 1981 انجام داده ام، اما هيچگاه اين نوشته را منتشر نکردم من اين را بشکل يک سري در سال 1994 در گروه خبري اس.سي.آيSCI در يوز نت Usenet منتشر کردم. من مطمئن هستم که کارهاي محققانه زيادي درباره اين موضوع شده است. من اميدوارم که کار من قابل استفاده براي محققين کنوني باشد.
تا آنجا که به موضوع ايجاد دولت کردستان بزرگ مربوط ميشود، من معتقدم که حتي اگر کردها از ايران، عراق، ترکيه، سوريه، و غيره جدا شوند، من جداً شک دارم که کردها بتوانند *يک* دولت شکل دهند. حتي اگر جدائي اتفاق افتد، نتيجه تعدادي دولت هاي کرد خواهد شد، همانگونه که ما اکنون تعداد زيادي دولت هاي عرب در منطقه داريم، و تمام تئوري هاي پان-عربيسم هيچگاه نتوانستند که يک دولت متحد عرب ايجاد کنند.
تا آنجا که به جدائي مربوط ميشود، بنظر من کردستان عراق، بخاطر وجود چاه هاي زياد نفت در کردستان عراق، سخت ترين شرايط را خواهد داشت. به عبارتي، کردستان عراق مانند خوزستان ايران است. همانگونه که ايران هيچگاه به خوزستان اجازه جدائي از ايران را نخواهد داد، عراق نيز در صورت اجازه دادن به کردستان براي جدائي، خيلي از دست ميدهد. دوباره بگويم که من باندازه کافي درباره کردستان عراق نميدانم که در اين باره نظر دهم که چگونه توسعه خواهد يافت و يا اينکه چه به نفعش است.
من شخصأ فکر نميکنم که به نفع کردستان ايران است که از بقيه ايران جدا شود. بنظر من اگر چنين جدائي اتفاق افتد، کردستان ايران به کشوري فقير نظير افغانستان کنوني مبدل ميشود. اين به نفع کل ايران است که به دولتي فدرال مبدل شود، و اين به نفع کردستان ايران است که يک دولت در درون آن فدراسيون شود. اين موضعي است که من در تحقيقات زير برايش جدل کرده ام، براي کردستان و بقيه ايران.
همانگونه که در اين رساله نشان داده ام، کردستان هاي ترکيه، عراق، و سوريه، همه بخشهاي امپراطوري عثماني بوده اند و توسعه اقتصادي و سياسي مجزا از کردستان ايران داشته اند، حتي پيش از صفويه، و از مدتها قبل از صفويه، آنها جدا از کردستان ايران زندگي کرده اند. در واقع، حکومت اردلان ها در کردستان ايران به زمان مغولها بر ميگردد، حتي پيش از سقوط عباسيان.
تا آنجا که به کردستان هاي عراق يا ترکيه مربوط ميشود، و اينکه آيا اتحاد آنها در يک کشور واحد بنفعشان باشد، يا که چه راهي برايشان بهترين راه است، من واقعأ نظري ندارم نتيجه گيري هاي من درباره کردستان ايران است، که من معتقدم بيشترين منفعت را از بودن در يک دولت فدرال در ايران خواهند برد، و بسيار ميتوانند از دست بدهند، اگر که بخشي از هر طرحي براي قرار گرفتن در يک کردستان بزرگ بشوند.
به اميد جمهوري آينده نگر، فدرال، دموکراتيک، و سکولار در ايران

سام قندچي، ناشر و سردبير
ايرانسکوپ
http://iranscope.ghandchi.com/
5 آذر 1384
November 25, 2005